گردن گیر شدن(زَ خوَرْ / خُرْ دَ) مجبور به اعتراف دعوی بی اصل شدن. مجبور به تحمل رنجی شدن ادامه... مجبور به اعتراف دعوی بی اصل شدن. مجبور به تحمل رنجی شدن لغت نامه دهخدا